چگونه می توان اشکال مختلف ساختارهای عملکردی را تشخیص داد؟

رایج ترین اشکال ساختار سازمانی در یک کسب و کار با شش ویژگی زیر متمایز می شوند:

زنجیره رهبری (طولانی یا کوتاه)

یک جزء اساسی از ساختار سازمانی، زنجیره رهبری به رابطه سلسله مراتبی ناگسستنی بین مدیریت عالی و کارکنان در پایین ترین سطح اشاره دارد. تعیین می کند که چه کسی باید به چه کسی گزارش دهد (کلید واژه: گزارش).

حاشیه کنترل (گسترده یا باریک)

 هر چه یک مدیر خطی بتواند یا باید کارآمدتر مدیریت کند، حاشیه کنترل ساختار سازمانی بیشتر خواهد بود.

تمرکز (متمرکز یا غیر متمرکز)

این جزء تعیین می کند که تصمیم گیری در شرکت در یک نقطه مرکزی (در مدیریت) یا غیرمتمرکز (با مشورت کارکنان) صورت می گیرد. نوع دوم دموکراتیک تر در نظر گرفته می شود، اما همچنین می تواند روند تصمیم گیری را کند کند.

تخصص (تخصصی یا متمایز):

که «تقسیم کار» نیز نامیده می شود، تخصص روشی است که در آن وظایف به وظایف فرعی و به مشاغل فردی تقسیم می شوند. با درجه بالایی از تخصص، کارمندان می توانند در زمینه کاری خود متخصص شوند و با بهره وری بیشتری کار کنند. سطح پایین تخصص به نوبه خود باعث شکل گیری استعدادهای همه کاره و انعطاف پذیر می شود.

رسمی‌سازی (رسمی یا غیررسمی)

 در ساختارهای سازمانی رسمی، مشاغل و فرآیندها بدون توجه به اینکه چه کسی آنها را انجام می‌دهد، به شدت تنظیم و استاندارد می‌شوند. از سوی دیگر، یک ساختار سازمانی غیررسمی به فرد آزادی بیشتری می‌دهد تا کار خود را بر اساس ترجیحات، مهارت‌ها و تجربیات خود سازماندهی کند. این به کارکنان اجازه می دهد تا فراتر از افق خود را ببینند و خود را جهت دهی کنند و در بخش های دیگر آموزش ببینند.

دپارتمان سازی (سخت یا منعطف)

 در زبان انگلیسی اصطلاح دپارتمان سازی به فرآیند گروه بندی مشاغل به منظور اجرای پروژه های مشترک اطلاق می شود. بنابراین، زمانی که همه بخش‌ها مستقل هستند و به سختی با یکدیگر تعامل دارند، تشکیل سفت و سختی از بخش‌ها وجود دارد، در حالی که یک تعریف انعطاف‌پذیرتر، همکاری را بیشتر ترویج می‌کند.

ترکیب این مؤلفه‌ها شکل‌های مختلفی از ساختارهای سازمانی را ایجاد می‌کند که می‌توانند در امتداد طیفی بین «مکانیستی» و «ارگانیک» سازماندهی شوند:

مکانیکی

 اصطلاح مکانیکی برای توصیف رویکردهای سنتی به ساختار سازمانی استفاده می شود که شامل ساختار سازمانی عملکردی و تقسیمی و همچنین سازمان ماتریسی می شود. این اشکال ساختارهای سازمانی با یک زنجیره فرمان غالباً ثابت، حاشیه‌های محدود کنترل و درجه بالایی از تمرکز مشخص می‌شوند. مشاغل و بخش ها تخصصی، رسمی و به شدت تقسیم بندی شده اند.

ارگانیک

 بخش ارگانیک طیف شامل ساختارهای سازمانی نوآورانه و تجربی مختلفی است که اغلب به عنوان "سلسله مراتب مسطح" شناخته می شود. در اینجا، زنجیره فرماندهی سخت‌تر است، اما حاشیه‌های کنترل گسترده‌تر است. در مولفه های تمرکز، تخصص، رسمی سازی و دپارتمان سازی، این مفاهیم در مقابل قسمت مکانیکی طیف قرار می گیرند.

رایج ترین اشکال ساختارهای سازمانی کدامند؟

در تئوری سازمانی، چندین کهن الگوی ساختاری وجود دارد که اغلب در عمل استفاده می شود. اما به خاطر داشته باشید که بسیاری از شرکت ها تمایل دارند از مدل های ترکیبی استفاده کنند که ویژگی های ساختارهای مختلف سازمانی را با هم ترکیب می کند.

ساختار سازمانی عملکردی

ساختار عملکردی قدیمی‌ترین و رایج‌ترین شکل ساختار برای تقسیم یک کسب‌وکار به چندین عملکرد کاری کلی و کاملاً مجزا است. به عنوان مثال، همه مدیران بازاریابی در یک بخش بازاریابی، همه مدیران منابع انسانی در بخش منابع انسانی و غیره با هم گروه بندی می شوند.

نمونه ای از ساختار سازمانی عملکردی

یک ساختار سازمانی کارکردی، موقعیت ها، بدنه ها، بخش ها و سایر عناصر ساختاری را به حوزه های کاملاً جداگانه مسئولیت تقسیم می کند.

مزیت این سازمان به راحتی مقیاس پذیر این است که کارکنان می توانند در زمینه خود تخصص داشته باشند و در نتیجه کارآمدتر کار کنند. زمینه های روشن صلاحیت و مسئولیت از تکرار فعالیت هایی مانند حسابداری در بخش های مختلف جلوگیری می کند. در عین حال، ساختار عملکردی امکان تصمیم گیری سریع را فراهم می کند. بنابراین به ویژه برای شرکت های کوچکی که نسبتاً تولید می کنند مناسب است.

برای بررسی انواع ساختار سازمانی اینجا را کلیک کنید.