استراتژی برند چیست و چرا به آن نیاز دارید؟

 


نام تجاری یکی از حیاتی ترین جنبه های استراتژی کسب و کار است و یک مزیت رقابتی پایدار را فراهم می کند. برندسازی به یک کسب و کار اجازه می دهد تا محصولات و خدمات خود را از محصولات رقبا متمایز کند. اقتصاد دیجیتال دسترسی کسب‌وکارهای کوچک را به متخصصان برندسازی آسان‌تر کرده و از برندسازی به روشی معنادار استفاده می‌کند.

استراتژی برند چیست؟

برای درک استراتژی برند، ابتدا باید برندسازی را درک کرد.

به زبان ساده، برندسازی فرآیند کمی کردن ارزش و اعتبار یک سازمان، محصول یا خدمات است. این مجموعه مشخصی از ویژگی ها، مزایا و ویژگی هایی است که یک برند خاص را تعریف می کند. بسیاری از مردم اغلب در مورد برندسازی و بازاریابی گیج می شوند.

برندسازی چیزی است که بازاریابی را هدایت می کند زیرا برندسازی استراتژیک است و بازاریابی تاکتیکی است.

در مقابل، استراتژی برند قوانین و رهنمودهایی را در مورد چگونگی، چه چیزی، کجا، چه زمانی و به چه کسی پیام های برند خود را ارسال می کند، تعریف می کند. یک استراتژی برند به خوبی تعریف شده و اجرا شده منجر به پیام برند ثابت، ارتباط عاطفی قوی با مشتریان و ارزش ویژه برند می شود.

چرا به یک استراتژی برند نیاز دارید؟

ما در دنیایی زندگی می کنیم که توسط ادراک هدایت می شود و برندها نظرات مشتریان را در مورد اعتبار، محصولات، شهرت و تجربه مشتری نشان می دهند. یک استراتژی برند ضروری است زیرا شفافیت در مورد چشم انداز رقابتی، موقعیت بازار و انتظارات مشتری را فراهم می کند. این اطلاعات برای توسعه استراتژی‌های بازاریابی موثر و تنظیم دقیق پیام‌های بازاریابی برای به حداکثر رساندن رقابت‌پذیری شما و ایجاد برندهای قوی ضروری است. برندسازی با بهبود شناخت نام، ایجاد اعتبار و اعتماد، افزایش اثربخشی تبلیغات و الهام بخشیدن به کارکنان، عملکرد و سودآوری برند را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد.

چگونه می توانیم کمک کنیم؟

ما به کسب‌وکارها از هر نوع کمک می‌کنیم تا با یادگیری درباره کسب‌وکار، تاریخچه و اهداف، استراتژی برند خود را توسعه دهند. ما درک می کنیم که نام تجاری فراتر از یک لوگوی تجاری یا طرح رنگ است.

رویکرد ما

ما استراتژی‌های برند را توسعه می‌دهیم که به وضوح اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت، کانال‌های ارتباطی و تأثیر بر ارزش ویژه برند را شناسایی می‌کند. پیام برند برای اطمینان از همسویی با ماموریت و ارزش های برند پالایش می شود. پیام برند واضح، کلیدی برای پر کردن شکاف بین استراتژی برند و پیام برند است.

ما با یادگیری در مورد شما، آنچه کسب و کار شما را منحصر به فرد می کند، نقاط قوت و ضعف، رقابت، مخاطبان هدف و فرصت ها شروع می کنیم.

ما یک بررسی جامع از ارتباطات بازاریابی شما برای ارزیابی هویت برند موجود شما انجام می دهیم.

ما ارزش پیشنهادی برند و همچنین موقعیت‌یابی را بررسی می‌کنیم.

ما ویژگی هایی را شناسایی و تعریف می کنیم که برند شما را از رقبا متمایز می کند و چگونه می توان از این ویژگی ها برای به دست آوردن مزیت رقابتی پایدار استفاده کرد.

ما از درک دقیق خود از بازاریابی دیجیتال، اجتماعی و موبایل و همچنین بازاریابی سنتی استفاده می کنیم تا پیام برندی را ایجاد کنیم که با استراتژی کلی برند سازگار و منسجم باشد.

ما عناصر هویت بصری مانند آرم ها، برچسب ها و رنگ ها را بررسی می کنیم تا مطمئن شویم که با اهداف کسب و کار شما همسو هستند.

سپس یک استراتژی جامع برندسازی و یک هویت برند جدید ایجاد می کنیم که تغییرات شناسایی شده توسط جلسات ممیزی و کشف برند را در بر می گیرد.

ما مطمئن می شویم که استراتژی بازاریابی با استراتژی برندسازی همسو باشد.

آنچه ما ارائه می دهیم:

·         استراتژی و برنامه ریزی برند

·         موقعیت یابی برند

·        توسعه پیشنهاد برند

·        استراتژی معماری برند

·        تجزیه و تحلیل سبد برند

·        پسوندهای برند

·        استراتژی برندسازی مشترک

 


معیارهای مقایسه داشبورد مدیریت پروژه

هنگام انتخاب بهترین ابزارهای داشبورد مدیریتی پروژه، به دنبال چه چیزی می گردم؟ در اینجا خلاصه ای از معیارهای ارزیابی من آمده است:

رابط کاربری (UI)

 آیا داشبورد تمیز و جذاب است؟ آیا می توان عناصر مختلف مدیریت پروژه مانند فروش، مشارکت اجتماعی و مدیریت وظیفه را در صفحه اصلی به تصویر کشید؟

قابلیت استفاده

 آیا به راحتی می توان ظاهر داشبورد را سفارشی کرد، نمودارها و نمودارها را ساخت و داشبورد را مطابق با استانداردهای شرکت علامت گذاری کرد؟ آیا این شرکت پشتیبانی فنی، پشتیبانی کاربر، آموزش و آموزش خوبی ارائه می دهد؟ آیا وب سایت شرکت دارای وبینارها، وبلاگ، کاغذهای سفید یا سایر مطالب آموزشی «بالاتر و فراتر» است؟

ادغام

 آیا اتصال با ابزارهای دیگر آسان است؟ آیا ادغام از پیش ساخته شده است؟ آیا با ابزارهای رایج مانند ابزارهای BI (SAP Business Intelligence، Zoho Analytics)، ابزارهای KPI (Sisense، Klipfolio) و سایر ابزارهای رایج مانند Slack، Salesforce، Google Drive، Jira، و GitHub ارتباط دارد؟

ارزش دلار

 قیمت برای ویژگی ها، قابلیت ها و موارد استفاده چقدر مناسب است؟ آیا قیمت گذاری شفاف، شفاف و انعطاف پذیر است؟ قیمت نرم افزار داشبورد مدیریت پروژه از 6 تا 30 دلار در ماه یا برای هر کاربر متغیر است. آیا ابزار در آن انتظار قرار می گیرد؟ آیا این شرکت برنامه های قابل تنظیم و درجه یک سازمانی را ارائه می دهد؟

ویژگی های کلیدی داشبورد پروژه

نام تجاری سفارشی آسان

آیا می توانید داشبورد را طوری طراحی کنید که با استراتژی برندسازی شرکت خود با حداقل دانش کدنویسی مطابقت داشته باشد؟ آیا برندسازی در تمام سطوح پولی موجود است یا فقط به طرح‌های بالاتر محدود می‌شود؟

نمودارها و نمودارهای زیبایی شناختی

 آیا نمودارهای تولید شده بدون مداخله طراحی گرافیکی "آماده ارائه" هستند؟ آیا آنها چیزی هستند که می توانید از نشان دادن آنها در C Suite احساس غرور کنید؟

ادغام با منابع داده طاقچه

 ابزار داشبورد باید داده‌ها را از منابع داده مختلف، از نرم‌افزار معروف گرفته تا نرم‌افزار تخصصی، جمع‌آوری کند.

تجزیه و تحلیل Self-Service

 آیا تیم های مختلف و افراد مختلف می توانند به راحتی داده های داشبورد را بررسی کنند تا بینش های مفیدتری برای مسئولیت ها و اهداف خاص خود بدست آورند؟

داشبوردهای تاکتیکی/استراتژیک/عملیاتی

آیا می توانید سفارشی سازی داشبورد را بر اساس نیازهای تاکتیکی (درک شرکت)، نیازهای استراتژیک (تعقیب یک هدف)، یا نیازهای عملیاتی (نظارت روزانه عملیات) تغییر دهید و ذخیره کنید؟

لیست لوگوهای نرم افزار داشبورد مدیریت پروژه

مدیر پروژه دیجیتال توسط خواننده پشتیبانی می شود. هنگامی که روی پیوندهای سایت ما کلیک می کنید، ممکن است کمیسیون دریافت کنیم - درباره اینکه چگونه هدف ما شفاف ماندن است، بیشتر بدانید.

مروری بر 10 بهترین ابزار داشبورد مدیریت پروژه

در اینجا مروری مختصر از هر یک از نرم افزارهای داشبورد مدیریت پروژه در لیست من است که بهترین عملکرد را نشان می دهد، به علاوه اسکرین شات هایی برای نمایش برخی از ویژگی ها.

ابزار monday.com

ابزار monday.com یک ابزار مدیریت پروژه با کاربرد آسان با داشبوردهای منعطف است که با 15 ویجت کشیدن و رها کردن برای داده‌هایی مانند پروژه‌های در دست اجرا، نوارهای پیشرفت کار، اطلاعات حجم کار و ظرفیت و کل ساعات ثبت‌شده قابل تنظیم است. رابط کاربری مدرن و رنگارنگ و UI آسان برای پیمایش، ورود به کاربران یا تیم های جدید را آسان می کند.monday.com بیش از داشبوردهای پروژه، مدیریت پروژه و پورتفولیو پیچیده با وظایف، وظایف فرعی، وابستگی ها، ردیابی زمان، ابزارهای همکاری و اشتراک فایل را انجام می دهد. می‌توانید پروژه‌های خود را به‌عنوان فهرست وظایف، تابلوهای کانبان، نمودارهای گانت و تقویم مشاهده کنید و با یک کلیک بین نماها جابه‌جا شوید.

ابزار monday.com تعداد مناسبی از اتوماسیون‌ها و ادغام‌های گردش کار را ارائه می‌دهد که تعداد آنها در هر سطح اشتراک افزایش می‌یابد. می‌توانید با سایر برنامه‌های محبوبی که قبلاً استفاده می‌کنید، مانند Slack و JIRA، ارتباط برقرار کنید. فعال کردن اتوماسیون ها به همین سادگی است و روی مسیرهای اگر/و/یا قانون که از زبان مکالمه استفاده می کنند کلیک کنید تا حتی مبتدیان هم بتوانند آن را بفهمند.

ادغام‌های monday.com شامل برنامه‌های مدیریت پروژه مانند Slack، Google Drive، Gmail، Google Calendar، JIRA، GitHub، Trello، Dropbox، Typeform و بسیاری موارد دیگر است که از طریق یک برنامه پولی با Zapier قابل دسترسی هستند.

monday.com از 8 دلار/کاربر/ماه هزینه دارد و با یک آزمایش 14 روزه رایگان ارائه می‌شود. آنها یک طرح رایگان برای حداکثر 2 کاربر ارائه می دهند.

سلوکسیس

Celoxis یک نرم افزار مبتنی بر وب برای مدیریت پروژه ها، منابع، گزارش پروژه، سلامت پروژه و مسائل، ریسک ها، جدول زمانی، گردش کار و همکاری است. طرح داشبورد پروژه، و همچنین KPIهای مالی و نمونه کارها، کاملاً قابل تنظیم است، بنابراین می توانید سلامت پروژه را ردیابی کنید.

داشبوردهای پروژه همچنین داده‌ها و بینش‌های بی‌درنگ درباره پروژه‌ها، منابع و مالی ارائه می‌دهند. Celoxis داشبوردهای از پیش ساخته شده ای را ارائه می دهد که می توانید با آنها کار کنید یا آنها را سفارشی کنید، و همچنین گزینه ای برای ایجاد داشبورد از ابتدا برای مدیران، مدیران یا سایر اعضای تیم ارائه می دهد.

از نظر قابلیت استفاده، Celoxis دارای یک رابط کاربری ساده و آسان است و به عنوان یک سرویس ابری یا در محل در دسترس است، بنابراین با نیازهای شما برای نرم افزار داشبورد پروژه مطابقت دارد. این ابزار با بیش از 400 برنامه تجاری ادغام می شود.Celoxis از 25 دلار در ماه هزینه دارد و نسخه های نمایشی و آزمایشی رایگان ارائه می شود.

ابزار Wrike

داشبوردهای پروژه هوشمند سازماندهی شده اند اما تیم شما بهترین عملکرد را دارد. ابزار  Wrike یک نرم افزار داشبورد پروژه با کاربری آسان و برنده جایزه است که توسط بیش از 20000 سازمان در سراسر جهان استفاده می شود. این ابزار برای تیم هایی با هر نقطه از پنج عضو تا تعداد نامحدودی از اعضای تیم مناسب است. این بسیار قابل تنظیم است و به کاربران اجازه می دهد تا گردش کار، داشبورد، گزارش ها، فرم های درخواست و موارد دیگر را سفارشی کنند.

نرم‌افزار داشبورد پروژه ساده Wrike به کاربران امکان می‌دهد بین تابلوهای کانبان، نمودارهای گانت با کشیدن و رها کردن تعاملی و نمای‌های بار کاری سنتی جابجا شوند و به کاربران این امکان را می‌دهد تا نماها و داشبورد خود را مطابق با نیازهای خود تنظیم کنند. Wrike همچنین دارای لیست وظایف، گردش کار مشترک، اشتراک گذاری فایل و ابزارهای تجزیه و تحلیل سلامت پروژه مانند پرچم گذاری موانع است.

ابزار  Wrike دارای یک رابط کاربری آسان و بصری و ناوبری با فضاها، پوشه ها و وظایف متمایز است. کاربران می توانند بین صفحه اصلی و جدول زمانی، داشبورد، تقویم، گزارش ها و جریان فعالیت جابجا شوند. Wrike یک مرکز کمک اختصاصی با آموزش تعاملی، ویدیوها، راهنمای «شروع به کار» و یک جامعه پر رونق دارد.

ابزار  Wrike بیش از 400 ادغام بومی از پیش ساخته شده را ارائه می دهد، از جمله ادغام با محبوب ترین نرم افزار مدیریت فایل از مایکروسافت، گوگل، و Dropbox، همراه با نرم افزارهای فروش و بازاریابی از Salesforce و Marketo.

قیمت از 9.80 دلار برای هر کاربر در ماه شروع می شود. چهار نقطه قیمت مختلف وجود دارد، از جمله نسخه رایگان و طرح هایی که امکان دعوت از همکاران خارجی رایگان به یک حساب پولی را ارائه می دهد.


تفاوتهای استراتژی اقیانوس سرخ و اقیانوس آبی در سال 2022

مثال‌ها و تفاوت‌های استراتژی اقیانوس سرخ و استراتژی اقیانوس آبی در سال 2022. تفاوت بین استراتژی اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز. نمونه هایی از استراتژی اقیانوس سرخ و اقیانوس آبی. همچنین چارچوب اقدام چهار استراتژی اقیانوس آبی.

استراتژی اقیانوس سرخ

استراتژی اقیانوس سرخ به استراتژی بازاریابی سنتی برای رقابت با رقبا اشاره دارد. زمانی نشان داده می شود که بسیاری از شرکت ها برای دستیابی به مزیت رقابتی در بازار موجود رقابت می کنند. این شرکت ها در همان بازار برای شکست دادن حریفان خود با هم رقابت می کنند. استراتژی اقیانوس سرخ بر شرکت تأثیر می گذارد تا خدمات بهتری به خریداران ارائه دهد. عمدتاً به جای ایجاد مشتریان جدید بر مشتریان و خریداران موجود تمرکز می کند. بنابراین، خدمات و محصولات بهتری را برای جذب مشتری ارائه می دهند.

ویژگی های استراتژی اقیانوس سرخ

اولاً، استراتژی اقیانوس سرخ بر رقابت در بازار موجود تمرکز دارد. بنابراین، چندین شرکت برای دستیابی به مزیت های رقابتی با یکدیگر رقابت می کنند. تیم بازاریابی هم هزینه محصول و هم تمایز را دنبال می کند تا شرکت های دیگر را شکست دهد. علاوه بر این، این شرکت قصد دارد خدمات بهتری به خریداران ارائه دهد. در نهایت، آنها به جای اینکه به دنبال مشتریان جدید باشند، به مشتریان فعلی توجه بیشتری می کنند.

به عنوان مثال، خطوط هوایی مالزی و ایر آسیا از استراتژی اقیانوس سرخ پیروی می کنند تا رقبای خود را شکست دهند.

نمونه های استراتژی اقیانوس سرخ

ایر آسیا یک شرکت هواپیمایی مشهور در مالزی است. همیشه سعی می کند با سایر شرکت های هواپیمایی در مالزی به عنوان مثال Firefly، Malindo و Malaysia Airlines رقابت کند تا به مزیت های رقابتی دست یابد. ایر آسیا قیمت های پایینی را در پروازهای داخلی و خارجی برای شکست دادن رقبا ارائه می دهد. از سوی دیگر، خطوط هوایی مالزی نیز قیمت را کاهش داده تا ایر آسیا را شکست دهد. بنابراین، آنها در یک بازار با یکدیگر می جنگند. این یک مثال واقعی از استراتژی اقیانوس آبی است.

فرض کنید این شرکت‌های غول‌پیکر را با کوسه‌ها و بازار با اقیانوس استنباط می‌کنیم. بنابراین، تصور کنید اگر همه این کوسه ها با یکدیگر بجنگند چه اتفاقی می افتد. اقیانوس به دلیل مبارزه شدید کوسه ها خونین می شود.

مزایای استراتژی اقیانوس سرخ

·        اولاً، بازار قبلاً وجود داشته است، بنابراین نیازی به ایجاد یک بازار جدید نیست.

·        ثانیاً خدمات و محصولات تقاضای خوبی از سوی مشتریان دارند. بسیاری از مشتریان محصولات را می خواهند. بنابراین، شرکت های جدید می توانند از مصرف کنندگان موجود استفاده کنند.

علاوه بر این، این شرکت می تواند به راحتی کارمندان ماهری را که تجربه عمیقی در این بخش دارند، استخدام کند.

در نهایت، شرکت های جدید می توانند ایده هایی در مورد چگونگی بهبود کسب و کار از رقبای خود دریافت کنند.

معایب استراتژی اقیانوس سرخ

·        اولاً، رقبا در این بازار با تجربه هستند که شکست دادن آنها دشوار است.

·        ثانیاً، شرکت باید روی هزینه و تمایز تمرکز کند که برای یک تجارت جدید دشوار است.

استراتژی اقیانوس آبی

استراتژی اقیانوس آبی به سیاست بازاریابی غیرقابل رقابتی اشاره دارد که بیشتر بر نوآوری برای اختراع مجدد کسب و کار تمرکز دارد تا رقابت رو در رو. W. Chan Kim و Renée Mauborgne با هم استراتژی اقیانوس آبی را در سال 2005 معرفی کردند. این یک فرآیند همزمان برای باز کردن یک بازار تجاری جدید و ایجاد تقاضای جدید است. بنابراین، رقابت بی ربط است.

مثال‌هایی از استراتژی اقیانوس آبی

چندین نمونه از استراتژی اقیانوس آبی در سراسر جهان وجود دارد. بسیاری از صنایع برای دریافت مزایا آن را پذیرفته بودند، مانند Netflix، Canon، iTunes، Cemex، Philips، NetJets، Curves، JCDecaux، Quicken، Polo Ralph Lauren، و غیره. iTunes در زمان شروع کسب و کار، مشکل صنایع ضبط را حل کرد. قبل از راه اندازی iTunes، مصرف کنندگان یک آهنگ را به طور غیرقانونی از بستر اینترنت دانلود می کنند. استراتژی اقیانوس بلوز ITunes روش جدیدی را برای فروش قانونی موسیقی ایجاد کرد که در آن مصرف کنندگان و هنرمندان از سود متقابل برخوردار شدند. آنها موفق شدند دسته جدیدی از فروش موسیقی را از طریق پلتفرم های موسیقی دیجیتال برای شنوندگان ایجاد کنند. با این حال، سال هاست که بر بازار پلتفرم های موسیقی تسلط دارد.

تغییر سازمانی نتفلیکس مناسب ترین نمونه از استراتژی اقیانوس آبی است. نتفلیکس مدل کسب و کار خود را برای ایجاد یک بازار جدید بی‌رقیب تغییر داد. این یکی از موفق ترین شرکت هایی است که استراتژی اقیانوس آبی را برای دستیابی به مزیت های رقابتی پذیرفته است.

به عنوان مثال، نتفلیکس، کانن و آیتونز از استراتژی اقیانوس آبی برای رسیدن به هدف رقابتی پیروی می کنند.

مثال‌های استراتژی اقیانوس آبی و قرمز

به عنوان مثال، شما چند کوسه را در یک برکه قرار می دهید. الان دارن با هم دعوا میکنن کوسه ها سعی در کشتن دیگران دارند. چند ساعت بعد، می توانید ببینید که آب برای خون کوسه قرمز شده است. ما می توانیم این حوض را به اقیانوس سرخ استنباط کنیم که در آن شرکت های زیادی با یکدیگر رقابت می کنند.

از طرف دیگر، شما یک کوسه را در یک حوض جداگانه قرار می دهید. هیچ کوسه دیگری وجود ندارد که بتواند بجنگد، بنابراین آب آبی و تازه است. ما می توانیم آن را به استراتژی اقیانوس آبی استنباط کنیم که در آن تنها یک شرکت بازار را کنترل می کند.


مدیریت پروژه چابک: 10 چالشی که با آن روبرو خواهید شد

 


مدیریت پروژه چابک مجموعه ای از مزایای بالقوه را برای سازمان فناوری اطلاعات ارائه می دهد، از جمله استقرار سریع تر، سازگاری بیشتر و همسویی بهتر با نیازهای کسب و کار یا مشتری. با این حال، پذیرش ذهنیت ها و چارچوب های چابک همچنان چالش برانگیز است.

بیشتر سازمان‌های فناوری اطلاعات که به روش‌های سنتی مدیریت پروژه عادت کرده‌اند، در این راه با موانعی برخورد خواهند کرد. رهبران فناوری اطلاعات که می توانند این چالش های رایج را پیش بینی کنند - و نحوه غلبه بر آنها یا اجتناب از آنها را درک کنند - می توانند این گذار را هموار کنند.

چالش های چابک و نحوه غلبه بر آنها

1. درگیری با امور مالی

«شما همه چیز را تا درجه n  -ام در نظر نمی گیرید. برای بسیاری از سازمان‌های مالی، این یک جهش بزرگ است.»

 کالین چپمن، مدیر ارشد تحویل در ارائه‌دهنده خدمات نرم‌افزار چابک Nexient، می‌گوید: «وقتی برای اولین بار به سمت چابکی حرکت می‌کنید، تأمین مالی می‌تواند یک چالش باشد. با پروژه‌های سنتی، فناوری اطلاعات یک مورد تجاری ایجاد می‌کند که دامنه (و هزینه‌های) پروژه را تا حد زیادی مشخص می‌کند. Agile متفاوت عمل می کند. چاپمن توضیح می دهد که به فضایی برای رهاسازی و تکرار نیاز دارد. «شما همه چیز را تا درجه n-ام در نظر نمی گیرید. برای بسیاری از سازمان‌های مالی، این یک جهش بزرگ است.»

مقابله با چالش تیم چابک مستلزم کمی ظرافت است، و - اگر امور مالی و فناوری اطلاعات از قبل به خوبی هماهنگ نشده اند - یک رابط. «[شما] به یک نفر در سمت کسب و کار نیاز دارید تا بتواند امور مالی را در هیئت مدیره تامین کند. آنها ممکن است به این نکته اشاره کنند که همه آن برنامه‌هایی که با دقت طراحی شده‌اند، هرگز طبق وعده‌ها به نتیجه نمی‌رسند، که پروژه‌ها همیشه با تأخیر و بیش از بودجه انجام می‌شوند، که فناوری اطلاعات تا حد مرگ درخواست تغییر می‌شود و پروژه‌ها برای همیشه طول می‌کشند تا به مرحله اجرا برسند.» "مالی اغلب مایل به شنیدن همه اینها از یک قهرمان تجارت است تا خود IT."

2. عدم برنامه ریزی

به طور مشابه، بسیاری از رهبران کسب‌وکار می‌خواهند بدانند که چیزی چه هزینه‌ای دارد و چه مزایایی دارد قبل از اینکه به آن متعهد شوند. مایکل لوین، نویسنده یا People Over Process: Leadership می‌گوید: «در بسیاری از موقعیت‌ها، «مورد بعدی را از فهرست عقب‌افتاده بردارید و آن را انجام دهید» یا «وقتی کارمان تمام شد، می‌دانیم هزینه آن چقدر است» به اندازه کافی خوب نیست. برای چابکی "وقتی به برنامه ای نیاز دارید، از انجام آن نترسید و فکر می کنید که متهم به سقوط دوباره به آبشار خواهید شد."

اشکالی ندارد که کاوش، معماری و طراحی نیازمندی‌های دقیق را از قبل انجام دهید، تا تخمین‌هایی را بر حسب ساعت و دلار یا تاریخ‌های واقعی علاوه بر امتیازات و اعداد اسپرینت ارائه کنید. لوین می‌گوید: «هنوز می‌توانید با بررسی مجدد الزامات و طرح‌ها در برنامه‌ریزی سرعت، تست‌محور بودن و کار کردن هر روز با شرکای تجاری، از مزایای چابک بهره‌مند شوید. چابکی بهانه ای برای برنامه ریزی نکردن نیست.

3. تغییر مقاومت به چابک

بلر هانلی فرانک، تحلیلگر اصلی در شرکت مشاوره و تحقیقات فناوری جهانی ISG می‌گوید: «تغییر فرهنگ کارمندان و شرکت‌ها بزرگ‌ترین چالشی است که ما با شرکت‌هایی مواجه هستیم که در حال تغییر چابکی هستند. بر اساس نظرسنجی اخیر ISG Research در واقع، 61 درصد از کسانی که شیوه های چابک را اجرا کرده اند، تمرکز بر فرهنگ و مردم را به عنوان بخش مهمی از تغییر توصیه می کنند.

فرانک می‌گوید: «مهم نیست چه ابزاری برای حل مشکل استفاده می‌کنید، این در نهایت انتقالی است که کارمندان را ملزم می‌کند تا نحوه کار خود را در سطحی اساسی تغییر دهند. این بدان معناست که رهبران فناوری اطلاعات باید در مورد نشان دادن مزایای این روش جدید کار، همراه با ارائه منابع آموزشی مناسب برای کمک به کارکنان برای درک لجستیک و استدلال پشت تغییر، فعال باشند.

تیم بیتی، رهبر مشارکت در آزمایشگاه‌های نوآوری باز Red Hat می‌گوید: «رهبران باید با اجرای شیوه‌های چابک اصلی خود، الگو باشند. او این سه مرحله را توصیه می‌کند:

·        همه کارها را به شیوه ای باز و شفاف تجسم کنید و دعوت به گفتگو و بازخورد کنید.

·        برای بهبود مستمر و اصلاح دوره، جلسات گذشته نگر را زودتر و به طور منظم برگزار کنید.

·        همگام سازی روزانه اعضای تیم با یکدیگر را تشویق کنید.

4. شیوه های میراث منابع انسانی

Agile از رویکردهای مختلف برای جذب، ارزیابی و پاداش دادن به استعدادها سود می برد.

استفان تاونسند، مدیر برنامه های شبکه موسسه مدیریت پروژه (PMI) خاطرنشان می کند که چابک روشی بسیار متفاوت برای کار است. به این ترتیب، از رویکردهای مختلف برای جذب، ارزیابی و پاداش دادن به استعدادها سود می برد. تاونسند می‌گوید: «در بیشتر سازمان‌های چابک، افراد مناسب برای پروژه با بالا بردن دست‌هایشان ظاهر می‌شوند، نه بر اساس شرح وظایف و نقش‌های تعیین‌شده». «افراد خود نامزدی می‌کنند، زیرا دارای سابق هستند در حوزه خاص، قابلیت های همکاری قوی و اشتیاق به کار تسلط داشته باشید."

آنها ممکن است به اندازه پروژه های جالب، تیم های قوی و صاحبان محصول متعهد تحت تأثیر غرامت و مزایای مالی قرار نگیرند. تاونسند خاطرنشان می کند: "بسیاری از سازمان هایی که چابک را اتخاذ می کنند، برنامه های شناخت، پاداش و عملکرد خود را به طور کامل تغییر می دهند تا ارزیابی ها و توسعه مبتنی بر تیم را انجام دهند."

5. در نظر گرفتن رویکرد آبشاری برای راه اندازی چابک

بسیاری از سازمان‌های فناوری اطلاعات به‌طور طبیعی وقتی نوبت به معرفی چابک می‌رسد، رویکردی متمرکز، عمیق و برنامه‌ریزی‌شده اتخاذ می‌کنند. فرانک از ISG می‌گوید: «به عبارت دیگر، آن‌ها از طرز فکر آبشاری برای اتخاذ چابک استفاده می‌کنند. که معمولاً به غرفه ها منتهی می شود. فرانک می‌گوید: «بهترین راهی که برای پیشرفت شرکت‌ها با تحول فرهنگ چابک می‌بینیم این است که از کوچک شروع کنیم و ادامه دهیم، و در حین پیشرفت، یاد بگیریم.

6. فرسودگی شغلی چابک

اعضای تیم ممکن است در اوایل بیش از حد متعهد شوند که منجر به فقدان سرعت می شود.

این معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که اعضای تیم در اوایل تعهد بیش از حد انجام می‌دهند و سرعت لازم برای تیم وجود ندارد. توسعه دهندگان توانایی های خود را به عنوان شروع یک پروژه بیش از حد تخمین می زنند و سپس اضافه کاری می کنند تا چرخه ها را در مسیر خود نگه دارند. توماس وایز، رهبر سابق فناوری اطلاعات و استادیار مدیریت پروژه در دانشگاه علوم هریسبورگ می‌گوید: «با اشتیاق خود برای انجام تعهدات به تیم، اعضا تا دیروقت [و] تا صبح کار می‌کنند و فقط یک یا دو ساعت در شب می‌خوابند. و فناوری

«آنها زحمت می کشند و تلاش می کنند، مرتکب اشتباهاتی می شوند که معمولاً مرتکب نمی شوند، و پروژه به دلیل تأخیرها و نقص ها آسیب می بیند، و وضعیتی که در حال حاضر یک وضعیت حرفه ای ضعیف است را تشدید می کند. تیم تشدید می‌شود و شکایت‌ها شروع می‌شود و باعث ایجاد شکاف بین اعضا می‌شود.

این وضعیت می تواند منجر به خطاها، نقص ها و در نهایت شکست پروژه شود. برای جلوگیری از این مشکل، رهبران فناوری اطلاعات باید تسهیلگران ماهر (اسکرام مسترها) را استخدام کنند تا اطمینان حاصل کنند که تیم های چابک به طور مناسب توانایی های خود را برآورد می کنند.

7. موانع ساختاری

 انواع شرایط از قبل موجود می تواند معرفی موثر مدیریت پروژه چابک را از بین ببرد. فرانک می‌گوید: «شروع کوچک و شروع سریع می‌تواند این نقاط درد ساختاری را آشکار کند، بنابراین شرکت‌ها می‌توانند با اتخاذ روش‌های چابک، روی تغییر آن موانع به موقع کار کنند.

8. تب چابک

در حالی که چابک ممکن است برای انواع پروژه ها مناسب باشد، همچنان نیاز به رویکردهای مدیریت پروژه پیش بینی تر وجود خواهد داشت. درباره پروژه‌هایی که با تیم‌ها تلاقی می‌کنند، از جمله شرکای خارجی که مانند ما چابک نیستند، چطور؟ لوین می گوید.

یوهانا روتمن از گروه مشاوران روتمن و نویسنده کتاب از آشوب تا تیم های چابک توزیع شده موفق، می گوید: زمانی که یک سازمان دچار "تب چابک" می شود، آنها فکر می کنند که هر پروژه باید از یک رویکرد چابک استفاده کند.

"اگر چابک به اشتباه در پروژه ای اعمال شود، نتایج می تواند فاجعه آمیز باشد."

جیمز دابز، مدیر ارشد پروژه در MTM Technologies می‌گوید: «اگر چابک در پروژه‌ای به اشتباه اعمال شود، نتایج می‌تواند فاجعه‌بار باشد. "هر پروژه باید به صورت موردی مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود که آیا روش چابک مفید خواهد بود."

چابک برای راه حل های پیچیده یا ناشناخته در مواردی که کار ماژولار است و می تواند در تکرارهای سریع انجام شود، بهترین کار را دارد. تاونسند از PMI می گوید رهبران فناوری اطلاعات باید رویکردهای تحویل پروژه را با ویژگی های منحصر به فرد هر پروژه تنظیم کنند. سازمان‌هایی که طیف کاملی از شایستگی‌ها را در بر می‌گیرند - از آبشار گرفته تا چابک تا «روش‌های بعدی» - بهتر می‌توانند پروژه‌ها را به‌طور مؤثر ارائه کنند و ارزش را افزایش دهند.»

9. عدم شفافیت پیرامون نقش ها

فرآیندهای اسکرام چند نقش غیرمتمایز را تجویز می کنند: استاد اسکرام، مالک محصول، عضو تیم چابک. لوین می‌گوید: «تیم‌ها باید بقیه چیزها را مشخص کنند. "در عمل، این رویکرد کارایی و عملکرد تیم را بهینه می کند."

رهبران فناوری اطلاعات ممکن است به رسمیت بخشیدن به برخی از نقش های تخصصی تر، مانند مدیر آزمایش برای ایجاد دقت و همسویی برای برنامه های آزمایشی، ابزارها و داده ها فکر کنند. استاد ساخت؛ یا حتی یک مدیر پروژه سنتی، به لوین توصیه می کند.

10. تعقیب چابک به خاطر چابکی

وایز از دانشگاه علم و فناوری هریسبورگ می‌گوید با تبلیغاتی که در ده سال گذشته پیرامون روش‌های چابک وجود داشت، بسیاری از مدیران به این باور رسیده‌اند که چابکی خود یک هدف ارزشمند است. "طبق تجربه من به عنوان یک رهبر فناوری اطلاعات در هر دو صنعت مالی و مخابراتی، نتیجه ممکن است کاهش بهره وری و رضایت مشتری باشد." رهبران فناوری اطلاعات باید اطمینان حاصل کنند که اهداف تجاری واضحی وجود دارد - زمان سریعتر برای بازاریابی، افزایش رضایت مشتری. وایز می گوید: «در غیر این صورت، چابک بودن نتیجه کلیدی است.


اصل استراتژی اقیانوس آبی

روش موسوم به "اقیانوس آبی" بر اساس تحلیلی است که توسط W. Chan Kim و Renée Mauborgne از بزرگترین موفقیت های استراتژیک در سال های اخیر انجام شده است. هدف استراتژی اقیانوس آبی:

·        دور شدن از بازارهایی که شلوغ و پررقابتی هستند، با چشم انداز رشد محدود،

·        به دنبال بازارهای پررونق تر باشید و از رویارویی مستقیم با سایر رقبا اجتناب کنید.

برای نشان دادن این اصل، اجازه دهید استعاره اقیانوس قرمز و اقیانوس آبی را با هم ببینیم تا بازار را به عنوان یک کل توصیف کنیم.

اقیانوس سرخ

در این محیط، هر شرکتی سعی می کند بهتر از همسایه خود عمل کند. این بخش و محیط زیست برای همه شناخته شده است.

با معیاری که همه شرکت‌ها انجام می‌دهند، محصولات بیشتر و بیشتر شبیه به هم به نظر می‌رسند: همه با کیفیت بالا، همه به یک روش توزیع شده و با قیمت‌های تقریباً مشابه. با توجه به تهاجمی بودن رقبا، چشم انداز رشد سودآور در حال کاهش است. برای ادامه فروش، باید کمتر بفروشید و خدمات اضافی را با همان قیمت ارائه دهید.

شرکت‌ها می‌میرند، مسیرشان را تغییر می‌دهند، چالش‌کنندگان دیگر می‌آیند... پیدا کردن راه در میانه این قتل عام سخت است، ما آن را اقیانوس سرخ می‌نامیم.

اقیانوس آبی

استراتژی اقیانوس آبی با یک فضای استراتژیک بکر، عملاً عاری از رقابت و مطابق با بازارهای سودآور مشخص می شود. هدف این رویکرد ساده است: اجازه دادن به هر سازمان (VSE، SME)، در حال ایجاد یا تأسیس، به سمت ایجاد اقیانوس های آبی حرکت کند به گونه ای که باعث ایجاد حداکثر فرصت ها و کاهش خطرات به حداقل شود.

از بازارهایی با چشم انداز رشد ضعیف خارج شوید و بنابراین رقابت را متوقف کنید. رویارویی مستقیم هرگز راه حل درستی نیست!

6 اصل برای یک استراتژی موفق اقیانوس آبی

1- بازتعریف مرزهای بین بازارها

استانداردهای بازار را تجزیه و تحلیل کنید و مواردی را که می توانید نادیده بگیرید، به حداقل برسانید، بازبینی کنید و گسترش دهید را شناسایی کنید. مرزها بین بخش شما و بخش های همسایه گسترده یا کوتاه می شوند.

2- خود را از اعداد رها کنید و سوالات اساسی را از خود بپرسید

یک بوم مدل کسب و کار استراتژیک ایجاد کنید تا معیارهای رقابت را بدانید: محصول، قیمت، روش توزیع، موقعیت‌یابی، تجربه مشتری و غیره. آنچه بیش از همه مهم است این است که بفهمید چه چیزی برای مشتریان شما مهم است.

3- فراتر از تقاضای موجود هدف گذاری کنید

می بینیم که یک شرکت تعداد غیرمشتریان بیشتری نسبت به مشتریان دارد. چالش شما جذب غیر مشتری برای تبدیل شدن به مشتریان آینده است. هدف ایجاد بزرگترین بازار ممکن برای شما است تا سرمایه گذاری شما سودآور باشد.

با رشد واقعی با مشتریان آینده خود، باید دامنه مهارت های خود را تغییر دهید تا به این مشتریان جدید برسید.

4- در توالی استراتژیک موفق باشید

برای به دست آوردن قلب مشتریان خود، فناوری شما باید راحتی، امنیت و سرگرمی را فراهم کند. سوالات زیر را از خود بپرسید:

·        چرا آنها محصول شما را می خرند؟

·        آیا قیمت آنقدر جذاب است که بتواند تعداد زیادی مشتری را جذب کند؟

·        آیا هزینه تولید محصول شما سودآور است؟

·        چه عناصری می تواند بازار را از پذیرش محصول شما منصرف کند؟

5- بر موانع داخلی غلبه کنید

اجرای استراتژی اقیانوس آبی شما باعث ایجاد موانع داخلی خواهد شد. شما باید در تصمیمات خود قاطع باشید و از مقاومت برای تغییر با آموزش فراتر بروید. این مربوط به: مدیریت ارشد، کارمندان و شرکا است.

6- اجرا را در رویکرد استراتژیک ادغام کنید

اعتماد و تعهد همه ذینفعان در شرکت ضروری است. برای موفقیت در استراتژی اقیانوس آبی، اطمینان حاصل کنید که این استراتژی در تمام سطوح سازمان اعمال می شود.

استفاده از نقاط قوت داخلی یکی از کلیدهای موفقیت در اجرای استراتژی اقیانوس آبی است. شما باید کارکنان خود را در رویکرد استراتژیک خود مشارکت دهید. به دلیل تجربیات میدانی خود، آنها منبع واقعی اطلاعات کمی و کیفی برای شرکت هستند.

اجرای استراتژی اقیانوس آبی گاهی اوقات می تواند دشوار باشد، به خصوص برای سازه های کوچک، به دلایل مالی و منابع، و/یا به دلیل ترس از تغییر.

این استراتژی جذاب شما را به چالش می کشد تا از اقیانوس های سرخ رقابت خارج شوید. به جای اینکه بازار را به اشتراک بگذارید و از رقبای خود الگو بگیرید، استراتژی اقیانوس آبی به شما اجازه می دهد:

فرصت های دیگری را باز می کند

·        از دست رقبای خود رها شوید،

·        جهت گیری به سمت فضاهایی که باید کشف شوند (تقریباً خالی).

·        آیا به بازارهای طاقچه سودآورتر علاقه دارید؟

اتخاذ آن به شما این امکان را می‌دهد که کارت‌ها را برای کسب‌وکارتان تغییر دهید و به شما این امکان را می‌دهد انگیزه بهتر یا یک نفس تجاری جدید.

عواقب عادی را پیش بینی کنید:

·        تکامل مدل کسب و کار و طرح کسب و کار شما،

·        مشارکت همه بازیکنان در شرکت شما (مدیریت، بازاریابی، شرکا و غیره)،

·        بهبود دانش فنی و تجاری شما