یک استراتژی بازاریابی قوی به مخاطبان هدف شما خواهد رسید - این شامل کسانی می شود که هرگز نام برند شما را نشنیده اند تا مشتریان تکرار شوند. بدون استراتژی تعریف شده، شما اساساً چیزهایی را به دیوار میاندازید تا ببینید چه چیزی میچسبد. و هزینه، زمان و منابع را برای شما به همراه دارد.
یک استراتژی بازاریابی:
· تیم خود را با اهداف خاص هماهنگ کنید.
· به شما کمک می کند تا تلاش های خود را با اهداف تجاری مرتبط کنید.
· به شما امکان می دهد آنچه را که با مخاطب هدف شما طنین انداز می شود شناسایی و آزمایش کنید.
هفت مرحله کلیدی برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موفق وجود دارد: برنامه بازاریابی خود را بسازید، شخصیت های خریدار خود را ایجاد کنید، اهداف خود را شناسایی کنید، ابزارها را انتخاب کنید، منابع موجود خود را بررسی کنید، کمپین های رسانه ای را حسابرسی و برنامه ریزی کنید، و در نهایت، استراتژی خود را اجرا کنید.
بیایید در بخش بعدی به جزئیات هر مرحله بپردازیم. یا می توانید به بخشی که بیشتر به آن علاقه دارید بروید.
7 مرحله یک استراتژی بازاریابی
1. یک برنامه بازاریابی بسازید.
صبر کنید، من باید برای استراتژی خود برنامه ریزی کنم؟ تفاوت در چیست؟ استراتژی بازاریابی شما نمای کلی از دلایلی را ارائه می دهد که چرا تیم بازاریابی شما به منابع خاصی نیاز دارد، اقدامات خاصی را انجام می دهد و اهداف خاصی را در طول سال تعیین می کند. برنامه بازاریابی شما اقدامات خاصی است که برای دستیابی به آن استراتژی انجام خواهید داد.
الگوی مناسب می تواند به شما کمک کند تا یک برنامه بازاریابی بسازید که بودجه سالیانه شما، ابتکاراتی که سازمان بازاریابی شما باید با آنها مقابله کند و کانال های بازاریابی که برای اجرای آن طرح ها استفاده خواهید کرد را مشخص می کند.
بهعلاوه، همه چیز را به خلاصهای از کسبوکار مرتبط میکند تا شما را با اهداف کلان شرکت هماهنگ کند.
2. پرسونای خریدار ایجاد کنید.
اگر نمی توانید در یک جمله تعریف کنید که مخاطب شما چه کسی است، اکنون فرصتی برای انجام آن است. شخصیت خریدار تصویری از مشتری ایده آل شماست.
به عنوان مثال، فروشگاهی مانند میسی میتواند شخصیت خریدار را بهعنوان Budgeting Belinda تعریف کند، یک زن شیک طبقه کارگر در دهه 30 زندگیاش در حومه شهر، و به دنبال پر کردن کمد خود با معاملات طراحان با قیمتهای پایین است.
با این توصیف، بخش بازاریابی میسی میتواند بودجه Belinda را به تصویر بکشد و با تعریف روشنی در ذهن کار کند.
شخصیت های خریدار دارای اطلاعات جمعیت شناختی و روانشناختی مهمی هستند، از جمله سن، عنوان شغل، درآمد، مکان، علایق و چالش ها. توجه داشته باشید که چگونه بلیندا همه این ویژگی ها را در توصیف خود دارد.
لازم نیست شخصیت خریدار خود را با یک قلم و کاغذ بسازید. در واقع، HubSpot یک قالب رایگان ارائه می دهد که می توانید از آن برای ساختن خود استفاده کنید (و واقعاً سرگرم کننده است).
همچنین میتوانید از پلتفرمی مانند Versium استفاده کنید که به شما کمک میکند مخاطبان هدف خود را از طریق دادهها و هوش مصنوعی شناسایی، درک کرده و به آنها دسترسی پیدا کنید. شخصیت های خریدار باید هسته اصلی ساخت استراتژی شما باشند.
3. اهداف خود را مشخص کنید.
اهداف استراتژی بازاریابی شما باید منعکس کننده اهداف تجاری شما باشد. به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف تجاری شما این است که 300 نفر در کنفرانس سالانه شما شرکت کنند. در عرض سه ماه، هدف شما به عنوان یک بازاریاب باید در راستای افزایش ثبت نام آنلاین تا 10 درصد در پایان ماه باشد تا در مسیر خود بمانید.
سایر اهداف بازاریابی ممکن است افزایش آگاهی از برند یا تولید سرنخ های با کیفیت بالا باشد. همچنین ممکن است بخواهید رهبری فکری خود را در صنعت خود رشد دهید یا حفظ کنید یا ارزش مشتری را افزایش دهید.
اهداف شما هر چه که هستند، مشخص کنید که آنها چیست و چگونه سازمان بازاریابی شما می تواند برای رسیدن به آنها در سال آینده تلاش کند.
4. ابزار مناسب را انتخاب کنید.
هنگامی که اهداف خود را مشخص کردید، مطمئن شوید که ابزار مناسبی برای سنجش موفقیت آن اهداف دارید. نرمافزار آنلاین مانند برنامهریزیهای رسانههای اجتماعی به شما تجزیه و تحلیل میدهد تا به شما کمک کند تا آنچه را که مخاطبان دوست دارند و نمیخواهند پیگیری کنید. از طرف دیگر، ممکن است Google Analytics را برای اندازه گیری عملکرد وبلاگ و صفحه وب در نظر بگیرید.
5. رسانه خود را مرور کنید.
تصمیم بگیرید که چه چیزی در زرادخانه خود دارید که می تواند به شما در ایجاد استراتژی کمک کند. برای سادهسازی این فرآیند، به داراییهای خود در سه دسته فکر کنید - رسانههای پولی، مالکیتی و درآمدی.
رسانه پولی به معنای هر کانالی است که برای جذب مخاطب هدف خود پول خرج می کنید. این شامل کانالهای آفلاین مانند تلویزیون، پست مستقیم، و بیلبورد به کانالهای آنلاین مانند رسانههای اجتماعی، موتورهای جستجو و وبسایتها میشود.
رسانه متعلق به هر رسانه ای است که تیم بازاریابی شما باید ایجاد کند: تصاویر، ویدئوها، پادکست ها، کتاب های الکترونیکی، اینفوگرافیک ها و غیره.
رسانه های به دست آمده راه دیگری برای بیان محتوای تولید شده توسط کاربر است. اشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی، توییتهای مربوط به کسبوکار شما، و عکسهای ارسال شده در اینستاگرام با ذکر نام تجاری شما، همگی نمونههایی از رسانههای کسبشده هستند.
مطالب خود را در هر نوع رسانه جمع آوری کنید و آنها را در یک مکان ادغام کنید تا دید روشنی از آنچه دارید داشته باشید و چگونه می توانید آنها را برای به حداکثر رساندن استراتژی خود ادغام کنید.
به عنوان مثال، اگر قبلاً وبلاگی دارید که محتوای هفتگی را در جایگاه خود (رسانه های متعلق به خود) منتشر می کند، ممکن است در نظر داشته باشید که پست های وبلاگ خود را در توییتر (رسانه پولی) تبلیغ کنید، که مشتریان می توانند آن را مجدداً توییت کنند (رسانه کسب شده). در نهایت، این به شما کمک می کند تا یک استراتژی بازاریابی بهتر و جامع تر ایجاد کنید.
اگر منابعی دارید که با اهداف شما مطابقت ندارند، آنها را حذف کنید. این زمان عالی برای تمیز کردن خانه و شناسایی شکاف در مواد شماست.
6. حسابرسی و برنامه ریزی کمپین های رسانه ای.
تمیز کردن خانه مستقیماً وارد این مرحله می شود. اکنون، باید تصمیم بگیرید که کدام محتوا به شما کمک می کند. بر اهداف رسانه ای و بازاریابی متعلق به خود تمرکز کنید. به عنوان مثال، آیا بهروزرسانی CTAها در پایان پستهای وبلاگ به شما کمک میکند تا RSVPها را برای رویداد خود افزایش دهید؟
بعد، به شخصیت های خریدار خود نگاه کنید. فرض کنید برای یک شرکت نرم افزاری ویرایش ویدیو کار می کنید. اگر یکی از چالشهای پرسونای شما اضافه کردن جلوههای صوتی تمیز به ویدیوهایشان است، اما محتوایی ندارید که منعکس کننده آن باشد، یک ویدیوی نمایشی 15 ثانیهای برای اینستاگرام بسازید تا نشان دهید محصول شما چقدر در حل این چالش عالی است.
در نهایت یک برنامه تولید محتوا ایجاد کنید. این طرح باید شامل خوشه های موضوعی، اهداف، قالب و کانال برای هر قطعه از محتوا باشد. مطمئن شوید که چالشی که برای شخصیت خریدار شما حل میکند را وارد کنید.
برای ایده هایی در مورد ایجاد محتوا یا نگاهی عمیق تر به نحوه ایجاد یک برنامه محتوا، پست ما را بررسی کنید، راهنمای نهایی برای ایجاد محتوا.
7. آن را به ثمر برسانید.
در این مرحله، تحقیقات و برنامه ریزی بازار شما باید به شما کمک کند تا بتوانید استراتژی خود را تجسم کنید - و توسط کدام تیم ها. گام آخر این است که همه اینها را با هم جمع کنید و اقداماتی را به برنامه های خود اختصاص دهید.
سندی ایجاد کنید که مراحلی را که برای اجرای کمپین خود باید بردارید را ترسیم کند. به عبارت دیگر، استراتژی خود را مشخص کنید.
هنگام ایجاد این سند بلند مدت فکر کنید. یک سند استراتژی استاندارد 12 ماه است. این جدول زمانی ساختاریافته باید پایه اصلی تلاش های بازاریابی استراتژیک شما باشد.
برای ترسیم یک مثال، اجازه دهید به شرکت نرم افزار ویدئویی بازگردیم.
شاید در ژانویه، بهروزرسانی نرمافزاری را راهاندازی کنید که فرآیند صادرات را برای کاربران بهبود میبخشد. در ماه آوریل، شما می خواهید یک کتاب الکترونیکی منتشر کنید که شرایط ویرایش را برای شخصیت های خریدار خود توضیح می دهد، و در ماه سپتامبر، قصد دارید یک ادغام با نرم افزارهای دیگر را راه اندازی کنید.
به یاد داشته باشید، استراتژی دیجیتال شما منحصر به کسب و کار شما است، بنابراین سند نیز باید باشد. تا زمانی که استراتژی شامل جزئیات مربوطه باشد که در بخشهای قبلی بیان شد، شما آماده خواهید بود.